به فکرم نمی رسید که می رسه به قسمتی که من ننوشتم پیش خودم محاسبات عالمانه کرده بودم که به این قسمت ها نهایتش هفته بعد میرسه خوشبختانه اولش به خودم افتاد و کلی رو جواب دادم ولی بعد از یه دور سوال دور بعدی رسیدم به جایی که نباید می رسیدم :) خلاصه استاد… بیشتر »
کلید واژه: "خط خطي هاي ذهن من"
چگونه پایان نامه می نویسیم ؟ با جان کندن :) چطوری ؟ جان کندن به علاوه یک اینترنت پر سرعت که هر چه مطلب مرتبط بی ربط وبا ربط با موضوع را جمع آوری کرده و یکهو در ورد خالی می کنیم. تازه مصیبت از همین جا آغاز می شود که خوب حالا باید بچسبانمش به کلام معصوم… بیشتر »
دیر که رسیدیم و طبق معمول آن آخر ها اطراق کردیم.استاد هم که انگاری ما را می پایید تا نشستیم گفت خب این قسمت را برای تازه واردها یک بار دیگر تکرار می کنم ،استاد فقط همین استاد :)یعنی همین استاد براتی خودمان ،که همه جوره با ما تا می کند :) البته تشر ریزی… بیشتر »
وارد کلاس شدیم یه دفعه سه تاییمون پنچر شدیم :))) جای استاد براتی حاج آقا زارع آمده بود.سه تایی یه خط در میون من خمیازه اون خمیازه اون یکی یک نگاه عاقل اندر سفیه :)) این به اون نگاه می کنه میگه چیه اگ تو هم خمیازه بکشی جلو استاد ،استادم خمیازه اش میاد و… بیشتر »
گاهی هیچ چیز آرامت نمی کند ،می رسی به ته سرگردانی به ته کلافگی … فرق می کند که ببینی و یا نبینی و بی خیال طی کنی … برای کسی که تو را می بیند تنها یک مقصد دبش با خود تو آرام بخش و مسکن روح می شود.اینجا گاهی نه پنجره ای نه روزنه ای نه صدایی نه… بیشتر »
یک پست گذاشتم در موردش،حالا راه به راه میره و میاد میگه خاله برو در موردم پست بزار ،گیر سه پیچ که میگن به این فسقلی میگن… سحری بلند شد و سحری خورد که روزه بگیرد ،ساعت ده صبح به من گفت نمی خواهی یک مطلب در موردم بگذاری که من روزه ام :))) ،اما پنج… بیشتر »
غذا را که خورد،با حالت گیجی پاکت دارو را کشان کشان روی میز به سمت جلو کشید،این دارو ۱.۲ در هفته اول این یکی قرص یک عدد آن یکی وووو قرص را که در دهانش گذاشت و پشت سرش یک لیوان آب خورد ،در سرش احساس گیجی شدید کرد ،احساس کرد الان است که هر چه خورده و… بیشتر »